عید سال 1391 سیب سرخ ...سنجد ... سنبل ...این کلمات را آرام با خودم زمزمه میکنم یک سال دیگر هم گذشت و من همچنان در انتظار آمدن تو به سر میبرم همچنان وقتی شاخه ای گل سرخ میبینم یاد دستان تو که گلی در دست داشتی میوفتم همچنان زندگی ام آمیخته با غم و دوری توست همچنان وقت غروب دلم برایت میگیرد هنوز در خیالم غرق در چشمان توام غرق در غربت احساسی دستان سرد این زمانه ی بی رحم دستانت را از دستانم جدا کرد....بخند ...بخند ای روح خسته ی من بخند تا سال نو با غمی که در دل داری آغاز نشود .....سال نو مبارک .
نوشته شده در چهارشنبه 91/8/17ساعت
7:29 عصر توسط فاطمه فرهادی نظرات ( ) | |
Design By : Pichak |